سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هیچ کس چیزى را در دل نهان نکرد ، جز که در سخنان بى اندیشه‏اش آشکار گشت و در صفحه رخسارش پدیدار . [نهج البلاغه]
خاطرات یک حسن ابادی

آب و آب یاری


همونطور که بیشتر دوستان و همشهریان می دونند بیشترآب کشاورزی حسن آباد
از قنات های متعدّدی که وجود داره تامین میشه.بیشتر این قناتها هم از دیزی کوه
سرچشمه می گیره.

این آب بسته به توان تحمّل هر صحرا از نظر ساختار خاک به 12یا 13یا16یا15
شبانه روز تقسیم شده که به هر 12ساعت یک طاق می گند.تنها آب
صحرای حسن آباد هست که هر روزش یه اسم مخصوص داره و
بقیه صحراها با عدد روز آب آن مشخص شده.آب صحرای حسن آباد
13شبانه روز یا به عبارتی 26 طاق تقسیم بندی شده که هر کدوم به ترتیب زیر
اسم خاص خودش را داره


1-باغ
2-ماحاسِینmahasein
3-باغ محن رضا(باغ محمد رضا)
4-حاج کمال دین
5-میر زینل
6-علی حَیدر
7-شاه ولی(شاوِلی)
8-صفرشاه
9-عزیز اله
10-ملک
11-حاج کریم
12-خسرو
13-شیخ


ظاهراً داستان ازین قرار بوده که دوازده نفر که به قولی
برادر بودند رفتند قنات را کندند ولی بعد یه نفر که زحمتی نکشیده
برا قنات با زور تونسته یه شبانه روز از آب قنات را به اسم
خودش کنه و گرنه آب حسن آباد رو دوازده بسته می شد ولی
با توجه به این قضیه به سیزده تبدیل شده تا شخص سیزدهم(باغ)هم به
نان و نوایی برسه.به همین خاطر هم هست که زمینای این شخص
پراکنده  هست و یه جا نیست.البته بقیه زمینا هم به نسبت آب مشروب شون
یه تغییراتی کردند.

اُو میون


هر سال از چند روز مونده به عید که جهت لایروبی چشمه  بند (سد خاکی چشمه)انداخته
می شه میزان آب حسن آباد هم به شدت کم میشه برا همین و با توجه با اینکه توی این مدت هم نیاز
به آب کمتر میشه این تقسیم بندی به هم می خوره و هر کس بخواد می تونه از آب به هر مقدار
استفاده کنه به بهش اُومیون می گند. از روز اول سال جدید هم دو باره شماره گذاری یا
نام گذاری آب ها شروع می شه و هرکسی از مشرب خودش آب می خوره.


 آب حسن آباد 26 طاق،حاجیوا(حاجی آباد)24طاق،شیدون(شی یُن)سی طاق،تووش(تودَُش)32 و
میرزا تازه(مزرعه تازه)هم 26طاق هست.نکته جالب اینکه برا آب شیدان(شی یون یا شیدون)که رو 15بسته
میشه چون اگه هر که از نظر ماه قمری به وسطای ماه بیفته(روشن ماه)تا آخرسال همونه و اگه به تاریک ماه
به اصطلاح بیفته تا آخر سال آب یاری تو شبای تاریک میفته اولاً سر تقسیم آب بحث میشه و بعدشم یکی دو
دقیقه ای از اونایی که وسطای ماه آب یاری دارند کم می کنند و به تاریک ماها می دند.البته این قضیه
فقط برا صحرا شیدون هست و بقیه جاها در گردش هست


میراب


یه مسئله دیگه هم میرآب هست.به کسی که تو هر صحرایی مسوءل تقسیم آب هست میراب ِیا  میرُاو می گند.


زمان و ساعت در آبیاری


ساعت آب بندی بر اساس طلوع آفتاب کوک می شه و با ساعت رسمی فرق داره،مثلاًساعت دوازده
ظهر ساعت آبیاری شش را نشون می ده یعنی شش ساعت از طلوع آفتاب گذشته.قدیما که ساعت نبود
از تشتک استفاده می شده .یه تشت بزرگ پر از آب که یه ظرف کوچکتر که تهش یه سوراخ داشت را
میذاشتند داخلش .کم کم آب می اومد داخل ظرف کوچکتر تا بشینه ته آب و این یه مبنا بود برا مدت
زمان ابیاری که هر کسی به تعداد تشتکی که داشت از آب استفاده می کرد.با هر بار رفتن تشتک
ته آب مسول تشتک یه کلوخ کنار می ذاشت و بعد می شمرد.گاهی هم افراد شیطونی می کردند وبا
سنگ میزدند به کلوخهای کنار گذاشته شده بعنوان کشتن حشرات موذی و سیستم شمارش را به هم
می ریختند تا آب بیشتری بخورند(البته زمینشون  و این آب خوردن اصطلاحی هست بین کشاورزا)مثلن می گند:مون دِی دَقِم اُو واخا(
یعنی مدت ده دقیقه آبیاری کردم


جو رُفت


جو رُفت (لایروبی قنات)هم کاری بود که قبل ها که مسیر حرکت آب قنات بهسازی و سیمانی نشده بود باید
هر از چند گاهی توسط کشاورزا انجام می شد.روز قبلش از بلندگو اعلام میشد که فردا کشاورزای فلان صحرا
باید برا جورُفت بیاند و جریمه ای هم برا کسی که نمی رفت تعیین می شد.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط حسن ابادی 91/6/5:: 9:31 صبح     |     () نظر